داستان زندگی و خاطرات پروفسور حسابی
«معزالسلطنه» پدر خانواده حسابی، با عنوان نماینده دولت ایران به بیروت اعزام میشود اما بعد از چند ماه همسر و فرزندان خود را همان جا رها میکند و با یکی از زنان درباری به نام همدم الدوله که از خانواده سلطنتی قاجار بود، ازداواج میکند. او سعی کرد طبق خواسته همسر تازه اش آن ها را از دور و بر خویش پراکنده کند تا بتواند در دربار صاحب پست و مقام بالاتری شود. او مدتی بعد نیز پیشکار خود را میفرستد و به خانواده اش اطلاع میدهد که باید محل مسکونی شان را که در سفارت است ترک کنند و از مبلغی که بطور ماهیانه دریافت می کردند نیز محروم خواهند شد.
بعد از آواره شدن همسر و دو فرزند معزالسلطنه آن ها به کمک حاج علی -مستخدم سفارت- در یکی از اتاق های ته باغ سفارت که متعلق به سرایدار بود، مستقر می شوند و به کمک حاج علی بطور موقت از آوارگی نجات پیدا می کنند. اما بیمهریهای پدر همچنان ادامه دارد. مادر فداکار محمود حسابی از حاج علی می خواهد مدرسه ای برای فرزندان او بیابد تا ان ها آواره کوچه و خیابان نباشند. حاج علی مدرسه کشیشان فرانسوی را که شبانه روزی بود به آن ها معرفی می کند. اما آن مدرسه جای مناسبی برای محمود حسابی و برادرش نیست ...
برای مطالعهی بیشتر به ادامه مطلب بروید
سید محمود حسابی در سال ۳ اسفند ۱۲۸۱ در تفرش از پدر و مادری تفرشی زاده شد. پدرش سید عباس معزالسلطنه و مادرش گوهرشاد، هر دو از سادات تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکیاش را در تهران سپری نمود. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا میگرفت. او قرآن و دیوان حافظ را از حفظ میدانست. او همچنین بر کتابهای «بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشأت قائم مقام فراهانی» اشراف کامل داشت. حسابی با شعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غرب به خوبی آشنا بود. او در نواختن ویولن و پیانو مهارت داشت. وی در چند رشته ورزشی نیز موفقیتهایی کسب کرد، از جمله کسب مدرک نجات غریق در رشته شنا در دوران نوجوانی در بیروت.او بعد از چند تغییر رشته در علوم مختلف بالآخره گمشدهی خود را در رشته فیزیک یافت و در علم فیزیک به بالاترین مدارج نایل شد. «دکتر محمود حسابی» بعد از گذران پر مشقت روزگار جوانی در اروپا و امریکا برای خدمت به هموطنانش به ایران بازگشت و در کشور عزیزمان منشأ خدمات بزرگی گردید. فقط یک نمونه ؛ نقش پر رنگ او در تأسیس دانشگاه تهران.
محمود حسابی دانشمند بزرگ ایرانی، بعد از یک عمر مجاهدت علمی در ۱۲ شهریور سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه وی در شهر تفرش قرار دارد.
کتاب «استاد عشق» که نوشته (ایرج حسابی) فرزند دکتر حسابی است از خاطرات و زندگینامه آن دانشمند به رشته تحریر درآمده است.
برای شنیدن کتاب صوتی استاد عشق به اینجا بروید
برای دریافت کتاب الکترونیکی استاد عشق اینجا را کلیک کنید
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
بازدید : 128
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |